مهرورزى مایه جلب رحمت
مهر و محبّت ، علت جلب رحمت حق به سوى عبد است .
قرآن مجید در آیاتى فراوان به این نکته بسیار مهم اشاره دارد که مهر و رحمت حق بىعلت نصیب کسى نمىشود ، ایمان ، جهاد ، هجرت ، عبادت ، رحم و محبّت به دیگران و نظایر اینها ، از علل جلب و جذب رحمت حق به سوى انسان است و به قول لسان الغیب ، حافظ :
طفیل هستى عشقاند آدمى و پرى ارادتى بنما تا سعادتى ببرى
کسى که همه حالات مثبت و به ویژه مهر و محبّت و عشقورزى را در سرزمین وجود خویش نابود کرده و جز حرکت فیزیکى که محصول تنفس هوا و خورد و خوراک است از او باقى نمانده و از هستى خویش غیر کویرى خشک بجا نگذارده و استعداد و قواى ملکوتى خود را نابود نموده ، چگونه نور رحمت پروردگار از افق تاریک حیاتش جلوه کند و خورشید مهر اهلى به سرزمین هستىاش که پشت به خورشید دارد بتابد ؟ ادامه مطلب...
مهرورزى مسیح علیه السلام به گنهکار
حضرت عیسى علیه السلام که در کمال زهد و بىرغبتى به امور دنیا مىزیست و همسرى هم انتخاب نکرد ، روزى از خانه زن بدکارهاى بیرون آمد ، حواریون او را دیده ، شگفت زده شدند ، حضرت عیسى به آنان گفت :
سبب آمدن من به این خانه براى این است که بیماران دو گروهاند : بیمارانى که مىتوانند با پاى خود نزد طبیب روند و بیمارانى که بر اثر شدت بیمارى از پاى درآمده و از رفتن نزد طبیب ناتوان و عاجزند و طبیب باید براى علاج آنان نزدشان رود ، این زن بدکاره از گروه دوم است که لازم بود طبیب براى درمان او نزد وى رود و من براى درمان او نزد وى رفتم و من به خاطر هدایت بدکاران مبعوث شدهام1 .
پی نوشت ها:
1 ـ علم اخلاق : 9 .
بر گرفته از کتاب مهرورزی وعشق از حسین انصاریان
مهرورزى موسى علیه السلام
از جمله عللى که موسى بن عمران علیه السلام را به مقامات موسویّه و درجات عالیه رسانید و او را در دایره محبوبیت الهیه قرار داد ، سجدههاى فروتنانهاش در پیشگاه حق و مهرورزىاش نسبت به خلق بود .
خدا به او فرمود : روزگارى که به شغل شبانى و چرانیدن گوسپندان اشتغال داشتى ، برّهاى از میان گلّه گریخت ، تو به دنبال او روان شدى ، به اندازهاى آن برّه تو را به دنبال خود دوانید که خسته شدى ولى در نهایت به او رسیدى و او را بغل گرفته ، نوازش کردى و به گلّه بازگردانیدى و بر او خشم نگرفتى و به وى تندى ننمودى ، کسى که با حیوان رمیدهاى این گونه برخورد کند لایق و شایسته معلمى و هدایت گرى نسبت به انسانهاست ، از این جهت به مقام نبوت و رسالت برگزیده شد . ادامه مطلب...
مهرورزى و طلب غفران
مهرورزى و محبّت ، مهربانى و عشق و عفو و گذشت در آیین حق از چنان جایگاه بلند و مقام و منزلتى عظیم برخوردار است که از همه مردم خواسته شده براى خود و دیگران از حضرت حق که منبعى بىنهایت از مهربانى و گذشت است ، مهر و رحمت و عفو و گذشت بخواهند .
درخواست مهر و عفو آن هم به طور دائم و پیوسته علاوه بر این که علامت و نشانه زنده بودن دل و آراسته بودن این عضو ملکوتى به حالات معنوى و انسانى است ، سبب تلطیف و رقت بیشتر و باعث تقویت و مهرورزى و گذشت و عفو آن است .
دعا به دیگران و درخواست مهر و رحمت خدا و عفو و گذشت او براى مؤمنین و مؤمنات از هر دعایى به اجابت نزدیکتر شده است .
از حضرت امام باقر علیه السلام روایت شده است :
« أوشَکُ دَعْوَةٍ وَأسرَعُ إجَابَةٍ دُعَاءُ الْمَرْءِ لاِءَخیهِ بِظَهْرِ الغَیْبِ » 1 . نزدیکترین دعا به پیشگاه حق و سریعترینش به اجابت ، دعاى انسان پشت سر برادر ایمانى اوست .
گاهى دعا به دیگران و درخواست مهر و رحمت و عفو و گذشت براى غیر خود سبب نجات و رهایى از عذاب قیامت است ! ! ادامه مطلب...
مهرورزى و محبّت در نگاه روحشناسان غرب
« وقتى علنى بودن همه شؤون زندگى در جهان ارواح قانون نخست و اساسى حیات اجتماعى آنجا باشد ، توافق روحى هم طبعاً قانون دوم آن جهان محسوب مىشود و محبّت و دوست داشتن قانون سوم ، حتى ارواح ، محبّت را از حیث اثر و عمل ، بزرگترین و والاترین قانون حیات اجتماعى معرفى کردهاند .
محبتى که ارواح پیشرفته از آن سخن مىگویند ، رشددهنده و مثبت مىباشد که از قلب انسان برانگیخته مىشود نه از زبانش .
محبتى است که وجدان آدمى به خوبى درک مىکند و مىبیند که نور و حرارت آن مانند خورشید به همه انسانها و همه مکانها مىتابد و با نیکى و راستى و دل سوزى عمل مىکند .
همین محبّت است که انسان را مىسازد و براى حیات آدمى هدف و غرض نشان مىدهد و به همت او کرامت و ارزش مىبخشد ، زیرا محبّت مثبت ، رشددهنده همه سعادتها و اساس اعتماد و زیربناى تواضع و امانت و حکمت و عدالت است و به همه ، تهذیب اخلاق و از خودگذشتگى هدیه مىکند . ادامه مطلب...
|