ایثار جلوه ی بارز مهرورزی
نام مقاله : روانشناسی ایثار
نویسنده : دکتر حسین اعرابی
مقدمه:
چند سال قبل که برای انجام یک پروژه روانشناختی رد زمینه مسایل و مشکلات دوران سالمندی، فرصت گفتگوهای نزدیک و طولانی با گروهی از سالمندان (اعم از زن و مرد) را به دست آوردم، نکتهای عجیب توجه مرا جلب کرد و آن اینکه آنچه سالماندان را رضای و خشنود میسازد (برخلاف تصور) گفتگو درباره موفقیتهای آنان در گذشته نبود، بلکه حتی بعضاً این موضوع آنها را غمگین و افسرده میساخت و بر روزگار از دست رتفه و دگرگون شده تأسف میخوردند و با حسرت از آنها یاد میکردند. اما وقتی سخن آنها به قدمهای خیری که فراتر از وظیفه و تکلیف برای دیگران برداشتهاند و سختیها و محرومیتهایی که برای کمک به دیگران و یا برپایی یک نظر و عقیده درست، که خیر عام را در برداشته، کشیدهاند، میرسید آنها به شدت احساس غرور، افتخار و سرزندگی میکردند و حتی حال و شرایط جسمیشان به طور نسبی بهبود مییافت. حتی بعضی ازآنها که از به کارگیری واژههای عربی تازه متداول شده پرهیز میکردند، اگر واژه ایثارگر درباره آنها به کار برده میشد با تفاخر و شادی میپذیرفتند. تعریف ایثار: ایثار را در لغت عطا کردن و بخشیدن معنی کردهاند و در فرهنگ معین و لغتنامه دهخدا معنای برگزیدن با مفهوم مصلحت غیر را بر منفعت خود مقدم داشتن نیز آمده است که این کمال درجه سخاوت است. هم چنین دیگری را در رساندن به منفعت و دفع مضرت بر خود مقدم داشت. با این تعریف فداکاری و گذشت برای خود و خانواده خود، یا به امید منفعتی در حال یا آینده ایثار به معنای عام کلمه به شما رنمیرود، بلکه یک بده و بستان عادی است، فقط وقتی که فداکاری از این محدوده (خود و خانواده) فراتر میرود و به دیگران و کل اجتماع برمیگردد رفتاری است شایسته به کارگیری واژه «ایثار». ایثار به منزله یک رفتار: ایثار را به هر کلامی که معنی کنیم خواه عطا و بخشش، خواه برگزیدن منفعت غیر بر مصلحت خویشتن، تردیدی نیست که حکایت از یک «رفتار» دارد و مانند همه فتارهای آدمی حرکتی است درونی و یا بیرونی برای ایجاد تعادل در نفس آدمی و رسیدن به حال خوب. بنابراین برای رسیدن به دقایق نهفته در آن باید موضوع را از روانشناسی رفتار آغاز کنیم. تعریف روانشناسی: روانشناسی را علم مطالعه رفتار و فرآیندهای مغزی آدمی نامیدهاند. بنابراین روانشناسی ایثار را باید براساس شناخت چگونگی رفتارهای ایثارگرانه پیگیری کرد، خصوصاً اینکه توجه داشته باشیم که هیچ رفتاری در انسان بدون انگیزه و علت نیست و هر رفتاری را میتوان تشویق و تقویت و یا آن را تضعیف و خاموش کرد و چنین فتاری را نمیتوان آموزش داد و یا آن را هدایت و اصلاح کرد. تعریف رفتار: رفتار عبارت است از فعل و انفعالات و عملکردهای درونی و بیرونی که انسان برای رفع نیازهای جسمی و روانی خود و ایجاد تعادل در وجود خویش و رسیدن به حال خوب، به آن متوسل میشود. فرآیند شکلگیری رفتار و چگونگی تأثیرگذاری بر آن: منشأ رفتار محرکهای محیطی و یا فعل و انفعالات درونی است که براساس سلسله نیازهای آبراهام مازلو نیازهای جسمی و روانی انسان به طبقاتی تقسیم میشود که از نیازهای زیستی که در همه موجودات زنده مشترک است (مانند رفع نیاز تشنگی و گرسنگی و نیاز انسان به پوشاک، مسکن و ...) شروع به خودشکوفایی که رسیدن به حداکثر تواناییهای ذاتی و کشف و بهرهبرداری از نهایت استعدادهایی است که در نهاد هر فرد انسانی نهفته است، ختم میشود. به اعتقد آبراهام مازلو انسان برای عبور از مرحله رفع نیازهای زیستی و رسیدن به خودشکوفایی باید از مراحلی همچون احساس ایمنی، دوری از خطرف رفع نیاز به وابستگی به گروه و جلب محبت، نیاز به عزت نفس، پیشرفت و مورد تأیید بودن رفع نیازهای ذوقی و هنری و نیاز به شکوفایی استعدادها عبور کند و همه اینها براساس فرآیندی است که در ذهن فرد براساس عقیده، عادت، علاقه و عناد او (که چهار عنصر سرنوشت نامیده میشوند) مور ارزیابی قرار میگیرد و متناسب با آن رفتار بروز و ظهور مییابد. بنابراین منشأ رفتارهای ایثارگرانه نیز از همین چهار عنصر و از سلسله نیازهای معنوی انسانی ناشی میشود. رفتار ایثارگرانه برای رفع کدام نیاز انسانی بروز و ظهور مییابد؟ ادامه مطلب...